خاورمیانه مقابل اشغالگریهای صهیونیستها ایستاده است
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۰۰۰۱۸
هرمزگان-جام جم انلاین-مسئول بخش جوانان حماس در کرانه غربی با اشاره به اوضاع امنیتی اخیر و تلاشهای صهیونیستها قبل از طوفان الاقصی، گفت: خاورمیانه مقابل اشغالگریهای صهیونیستها ایستاده است.
به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه اهل سنت بندرعباس، «اشرف عوض» روز چهارشنبه در دیدار با امام جمعه اهل سنت بندرعباس و جمعی از علمای اهل سنت استان هرمزگان، اظهار کرد: کرانه باختری از نظر پروژههای صهیونیستی مکان سبزی است که به دنبال گسیل جمعیت خود، در این منطقه برنامهریزی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: در نگاه نخست شاید به نظر می آید که برای محافظت از مسجد الاقصی و بیت المقدس فقط جبهه داخلی وجود دارد اما این گونه نیست و خاورمیانه مقابل پیشروی و اشغال صهیونیستها ایستاده و برای شکست آن بسیج شده است.
حماس خود را برای حمله صهیونیستها آماده کرده بود
مسئول تربیت و قرآنی حماس در کرانه غربی و عضو مکتب سیاسی حماس نیز در این دیدار، با اشاره به عملیات طوفان الاقصی و با بیان اینکه حماس از حداقل یک سال قبل خود را برای این حمله آماده کرد، گفت: این عملیات در شرایطی انجام گرفت که فشارها از جوانب مختلف بر مردم غزه و الاقصی زیاد شده بود؛ زندانهای اسرائیل بیش از پنج هزار فلسطینی را در اسارت نگه میداشت که انواع شکنجهها و ظلمها بر آنها تحمیل میشد و از طرفی دیگر نزدیک به بیش از ۱۵ سال محاصره غزه مردم را در شرایط بسیار بدی قرار داده بود.
«عبدالرحمن شدید»، با بیان اینکه مردم غزه تا زمان طوفان الاقصی تحت فشار شدید بودند، افزود: اینها بهخاطر حضور «بن غفیر و سیموریچ» ۲ نفر از تندروترین نیروهای صهیونیسم در دولت نتانیاهو بود که با دولت نتانیاهو ائتلاف کرده بودند و نتانیاهو برای رضایت آنها حاضر بود انواع فشارها را بر مردم تحمیل کند.
وی بیان کرد: از سوی دیگر شهرک نشینیها نیز بهخاطر سیاست این ۲ نفر افزایش پیدا کرده بود و از جانب دیگر چهار کشور از کشورهای اسلامی ، طرح «صلح ابراهیم» را امضا کرده بودند و به دولت آمریکا و اسرائیل فشار میآوردند که بعضی دیگر از کشورهای اسلامی مانند عربستان و اندونزی نیز وارد این معادله شوند.
به گفته وی، مردم غزه پس از طوفان الاقصی حمایت کامل خود را از مقاومت اعلام کردند و هر کدام به نوعی در این مقاومت سهیم هستند.
عبدالرحمن شدید افزود: بیشتر مردم غزه در ایجاد تونلها نقش داشتند؛ از طرف دیگر بسیاری از مردم غزه بهویژه مادران، فرزندان خود را برای جهاد تشویق میکنند و از شهادت، ترس و هراسی ندارند.
عضو مکتب سیاسی حماس یادآور شد: غزه زیرساختی به آن معنا که در دنیا مرسوم است، ندارد به همین خاطر نیز دولت صهیونیست ساختمانهای غزه را مورد هدف قرار می دهد و زنان و کودکان بیگناه را به شهادت میرساند.
وی در پایان گفت: وجود بیش از ۴۰ هزار حافظ قرآن، تربیت قرآنی، معنویت بالا و مادرانی که اهدافی والا دارند، بخشی از دلایلی است که مقاومت در غزه را با وجود یکطرفه بودن تجهیزات نظامی ممکن کرده است؛ از خداوند متعال میخواهیم که این مقاومت را تا رهایی کامل از دست صهیونیستها ادامه دهد و الاقصی را از چنگال آنها نجات دهند.
جامعه جهانی برای پیروزی غزه در برابر صهیونیستها، کمک کنند
امام جمعه اهل سنت بندرعباس نیز در این نشست همدردی عمیق خود با مردم غزه و فلسطین، را ابراز داشت و با اشاره به مقاومت و ایستادگی مردم غزه، آرزوی آزادی مسجد الاقصی و پایان یافتن اشغالگریها را از خداوند متعال خواستار شد.
شیخ یوسف جمالی اظهار کرد: ما با مردم غزه همدردیم و برای آزادی کامل مسجد الاقصی و سرزمینهای اشغالی دعا میکنیم.
وی همچنین از جامعه جهانی بهویژه کشورهای اسلامی خواست تا با حمایتهای مادی و معنوی خود به مردم غزه کمک کنند تا بتوانند در برابر فشارها و جنگ نابرابر صهیونیست ایستادگی کنند و پیروز شوند.
«عبدالرحمن شدید» و «اشرف عوض» از اعضای حماس در کرانه غربی در دیدار با امام جمعه اهل سنت بندرعباس و جمعی از علمای اهل سنت استان هرمزگان در مسجد جامع اهل سنت بندرعباس، به تشریح چگونگی عملیات الاقصی و شرایط فعلی حاکم بر غزه پرداخته و تاکید کردند: حماس با عملیات طوفان الاقصی، دولت صهیونیست را به لرزه انداخت.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: امام جمعه اهل سنت بندرعباس امام جمعه اهل سنت بندرعباس طوفان الاقصی صهیونیست ها مردم غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۰۰۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشورهای عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیلهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در خصوص تلاشهای ترکیبی دولتهای اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولتهای عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلیها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.
به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاریهای عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.
تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولتهای عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولتهای عربیای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمکهای بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.
یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگیهای امنیتی منطقهای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن میتواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.
اما نباید در نتیجه گیریها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرتهای منطقه بابت کمک هایشان قدردانی میکرد، مقامهای کشورهای عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیرها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپادهایی از سمت مقابل نیز شلیک میشد اردن همان کار را انجام میداد.
یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولتها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمیخواست بخشی از ائتلاف دریاییای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی میشد. هفته گذشته، کشورها پرتابههای شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که میشد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»
استدلالهای مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایتهای رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربیای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقهای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.
صرف نظر از هیاهوهای روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولتهای اسرائیل و اردن در سالهای اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواستههای جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید میکرد.
عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصریها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحرانهای متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگهای امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.
منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولتهای عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب میکند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آنها از واشنگتن دریافت میکنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگهای امنیتیای که سالها بین این کشورها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.
استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاریهای امنیتی پس از سالها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام میدهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینیها و سعودیها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشورهای عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولتهای عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح میکند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان میکنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفتههای زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویتهای رهبران کشورهای عربی دارد.
در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقهای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد تمرکز کنند، واشنگتن میتواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقهای را ترجیح میدهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.
آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی و سایر رسانهها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقهای صورت نداده است. دولتهای منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژهای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.